مقدمه
طبق مستندات ايران يكي از سرزمينهاي اوليه كشت انگور در جهان بهشمار میآید. بيشتر گياه شناسان معتقدند كه مبدأ انگور در آسياي صغير، حدفاصل درياي سياه و درياي خزر ميباشد و از اين منطقه به تمام نقاط دنيا گسترش يافته است. امروزه اراضي وسيعي از قاره آسيا، اروپا، آمريكا و حتي قسمتهايي از قاره آفريقا نيز به كاشت انگور اختصاص يافته است.
انگورهايي كه در دنيا كاشته ميشوند داراي گونههاي متعددي ميباشند كه مهمترين آنها گونه (Vitis-Vinifera) ميباشد كه به نام انگور دنياي قديم ناميده ميشود و موطن اصلي آن كوههاي قفقاز ميدانند. كاشت آن از جهت شرقي به جنوب و از جنوب به غرب آسيا و از غرب به اروپا مخصوصاً نواحي اطراف درياي مديترانه و شمال آفريقا گسترش يافته است.
بهطور كلي سه جنس عمده انگور در دنيا شناخته شده كه عبارتند از:
1) انگور (Vitis-Vinifera) به نام انگور دنياي قديم كه انگورهاي ايران نيز از اين جنس هستند و در نواحي معتدل و معتدل سرد نتيجه مطلوبي داده است.
2) انواع انگورهاي آمريكايي كه شامل 15 جنس مهم ميباشند و در مناطق معتدل سرد بهتر رشد ميكنند. وطن اصلي آنها آمريكاي شمالي است. اينگونهها از لحاظ كميت و كيفيت داراي اهميت فوقالعاده بوده، به همين دليل در سالهاي گذشته تعداد زيادي از اينگونهها به كشورهاي اروپايي وارد شدند؛ ولي به علت حساسيت بعضي از اينگونهها به آفت فيلوكسرا باعث خسارات زيادي در موستانهاي اروپا شد به همين دليل در سالهاي اخير از ورود آنها به اروپا جلوگيري شده است.
اين گونهها عبارتند از:
ويتيس لابروسكا Vitis Labrusca
ويتيس كاليفرنيكا Vitis Californica
ويتيس كاريبوآ Vitis Cariboea
ويتيس كارياسهآ Vitis Cariacea
ويتيس كاديكان Vitis Cadicans
ويتيس لاسه كُمياي Vitis Lincecumii
ويتيس بيكولر Vitis Bicolor
ويتيس آستهواليس Vitis Aestivalis
ويتيس برلانديري Vitis Berlandieri
ويتيس كارديفوليا Vitis Cardifolia
ويتيس سينرآ Vitis Cinerea
ويتيس روپستريس Vitis Rupestris
ويتيس آريزونيكا Vitis Arizonica
ويتيس ريپاريا Vitis Riparia
ويتيس روبرا Vitis Rubra
3) انگورهاي موسكادين (Muscadinae) اينگونه كمتر اهميت داشته و در آبوهواي گرم سازش دارد. طول بوتههای این گونه به 27 متر هم ميرسند. خوشه انگور كم دانه و دانهها پس از رسيدن ميريزند. به سختي از طريق قلمه و پيوند تكثير مييابند ولي از طريق خوابانيدن به آساني تكثير پيدا ميكنند. از صفات خوب اينگونهها مقاوم به آفت فيلوكسرا و بيماريهاي قارچي و تماتد ميباشند.
مناطق مستعد كشت انگور در كشور
كاشت مو دامنه اكولوژي بسيار وسيعي دارد و بين عرضهاي جغرافيايي 16 تا 51 درجه و ارتفاع از سطح دريا از صفر تا 1400 متر متغير ميباشد ولي مناسبترين عرض جغرافيايي براي كاشت 34 تا 39 درجه بوده به شرطي كه ساير محدوديتهاي آبوهوايي از جمله سرما و گرماي شديد رطوبت زياد مانع نباشند توليد مطلوبي بهدست خواهد آمد. با توجه به مطالب فوق ميتوان گفت كه آبوهواي معتدل براي موكاري مساعد بوده و حرارت كافي، نور بيشتر و پوشش ابر كمتر براي توليد انگور با كيفيت بالا مناسب هستند. مناطق مشابه با اين شرايط آبوهوايي در ايران به شرح زير ميباشند.
مناطق البرز ايران: اين مناطق شامل جنوب سلسله البرز ميباشد كه از قزوين و كرج در جنوب غربي دامنههاي اين سلسله كوه شروع تا مناطق دامنههاي شمال شرقي شامل شاهرود، دامغان، سمنان، گرمسار، ورامين، تهران، سبزوار، حوالي كاشمر ادامه پيدا ميكند و مجموع درجه حرارت فعال اين مناطق 2150 تا 3350 درجه بوده كه شرايط كاملاً مساعدي براي رسيدن انگور حتي ديررسترين ارقام را فراهم ميآورد.
مناطق شرقي ايران: شامل شهرستانهاي تربت حيدريه، تربت جام، گناباد، قسمتي از سيستان و شمال شهرستان زاهدان است. اين مناطق بهعلت وجود شرايط مناسب براي پرورش و توسعه كشت انگور بسيار مناسب ميباشند، در اين مناطق خطر سرماي بهاره، زودرس پائيزه و خسارت تگرگ وجود ندارد.
مناطق مركزي ايران: اين مناطق از تهران گرفته از طريق ساوه و اصفهان به امتداد كوههاي زاگرس ميرسد. مجموعه حرارت فعال از 2731 درجه در اصفهان تا 3000 درجه در ساوه متغير است كه براي پرورش موستانها مساعد ميباشند.
مناطق جنوب ايران: اين مناطق شامل شهرستانهاي آباده، نيريز، فسا، شيراز، فيروزآباد و كازرون ميباشند. در شهرستانهاي شيراز و فيروزآباد براي تمام ارقام زودرس، ديررس و ميانرس شرايط مناسب و مساعد است. در ناحيه كازرون فقط موكاري در مناطقي توصيه ميشود كه امكان گذراندن خواب زمستانه براي موستان وجود داشته باشد.
مناطق غرب و جنوب غربي كشور: شامل شهرستانهاي مريوان، پاوه، كرمانشاه، نهاوند، ملاير، خرمآباد و ايلام ميباشند كه مساعد براي كاشت و پرورش تاكستانها هستند. در بعضي از مناطق مانند لرستان، دماوند و ملاير بهعلت مساعد بودن شرايط آبوهوايي كليه ارقام انگور ميتوان پرورش داد.
مناطق شمال غربي: شامل شهرستانهاي اروميه، مياندوآب، مراغه، آذرشهر، عجبشير كه از موقعيت بسيار مناسبي براي توليد انگور برخوردار هستند. براي حفاظت تاكستانها از سرما در شهرستانهاي سنندج، مياندوآب، آذرشهر، بجنورد، شيروان، نيشابور و مشهد كاشت بايد به روش جوي پشتهاي و بهصورت خوابيده باشد.
تولید انگور در ایران
از میان انواع محصولات باغی، قارچ و گلخانهاي بیشترین سطح بارور پس از پسته، انگور با 10.2% می باشد.
سطح زیر کشت این محصول در سال 1401 برابر با 10.291 هکتار در سطوح غیربارور و 277.955 هکتار در سطوح بارور بوده است. بیشترین سطح زیر کشت غیربارور و بارور مربوط به استان فارس به ترتیب با 1246 و 49278 هکتار میباشد.
در ایران رتبه سوم میزان تولید مربوط به انگور با تولید حدود 3.1 میلیون تن و سهم 12.4 درصد از كل میزان تولید محصولات باغی بوده كه استانهاي همدان با سهم 14.9 درصدي، فارس با سهم 12.1 درصدي، خراسان رضوي با سهم 11.2 درصدي، قزوین با سهم 10 درصدي و آذربایجان غربی با سهم 7.3 درصدي در رتبههاي اول تا پنجم تولیدكنندگان انگور كشور قرار داشته اند. این پنج استان جمعا در حدود 55.6 درصد از كل تولید انگور كشور را تامین نمودهاند.
متوسط عملکرد انگور آبی کشور 13.099 کیلوگرم در هکتار میباشد که بالاترین راندمان تولید آبی 28693 کیلوگرم در هکتار متعلق به استان سمنان و کمترین آن 4.102 کیلوگرم متعلق به استان کرمان میباشد.
متوسط عملکرد انگور دیم کشور 3.774 کیلوگرم در هکتار بوده است که بیشترین و کمترین عملکرد دیم به ترتیب با 13093 و 333 کیلوگرم تولید در هکتار به استانهای گیلان و اصفهان تعلق دارد.
سطح، میزان و تولید عملکرد انگور به تفکیک استان
ارقام انگور در ایران
مشخصات ارقام مختلف انگور در استانهای کشور در جداول زیر آورده شده است.
مراكزمهم كاشت در آذربايجان شرقي و غربي | نام رقم انگور | مشخصات مهم ارقام | موارد مصرف | ||||
زمان رسيدن | درصد قند | رنگ ميوه | تازهخوري | كشمشي | آبميوه | ||
شهرستان مراغه | خليلي قرمز | زودرس | 4/15 | قرمز | * | ||
عجبشير | خليلي سفيد | زودرس | 17/15 | سبز روشن | * | – | – |
ملككندي | حسيني | ميانرس | 17/14 | سبز مايلبه زرد | * | – | – |
آذرشهر | دستهچين | ميانرس | 19/16 | سبز روشن | * | * | * |
گوكان | تبرزه سفيد | ديررس | 27/22 | سبز روشن | * | * | * |
حومه تبريز | تبرزه قرمز | ديررس | 9/21 | قرمز | * | * | * |
مشكين شهر | بيدانه قرمز | ميانرس | 26/18 | قرمز | * | * | * |
شهرستان اروميه | بيدانه سفيد | ميانرس | 16-18 | سبز روشن | * | * | * |
سيلوانه | صاحبي قرمز | ميانرس | 17-15 | قرمز | * | – | – |
صوماي برادوس | ملكي | ميانرس | 20-17 | سبز روشن | * | * | * |
انزل | گزنهاي | زودرس | 21-2/17 | سبز روشن | * | * | * |
نازلوچاي | گزنهاي | زودرس | 18-14 | سبز | * | – | – |
مياندوآب | شيرازي | ميانرس | 17-15 | قرمز | * | – | – |
مياندوآب | رين بابا قرمز | ميانرس | 20-18 | قرمز | * | – | – |
مياندوآب | قزل ازوم | ديررس | 18-15 | قرمز | * | – | – |
مياندوآب | رازقي | ميانرس | 18-16 | حنايي | * | * | – |
مياندوآب | لعل بيدانه | ديررس | 19-16 | قرمز | * | * | – |
مياندوآب | گرميان | ديررس | 21-10 | سفيد طلايي | * | – | * |
مرند و بزچاي | عسگري | ميانرس | 16-14 | سبز مايلبه زرد | * | * | – |
گياهشناسي انگور
ريشه: بوتههاي مو داراي ريشههاي بسيار قوي، طويل و بسيار منشعب هستند و برخلاف شاخه فاقد گره بوده و گاهي ريشههاي اصلي تا عمق 3 تا 4 متر به درون خاك نفوذ ميكنند. گسترش ريشه به نوع خاك و دماي آن و نوع رقم كاشته شده بستگي دارد. بهترين دما براي رشد ريشه 20 درجه سانتيگراد ميباشد. ريشه پس از خروج از قلمه به نمو سطحي، عمودي و افقي، خود ادامه ميدهد به همين سبب ريشه ميتواند با حجم و تماس بيشتر با خاك آب و مواد غذايي خاك بهره بيشتري ببرد.
تعداد تارهاي كشنده ريشه به چگونگي خواص شيميايي خاك بستگي دارد. مطالعات نشان داده تعداد تارهاي كشنده در ريشههاي فرعي و موئين در هر سانتيمتر ريشه حدود 476 عدد در خاكهاي اسيدي با 5.7=PH و حدود 180 عدد در اراضي قلياني با 7.5=PH ميباشند. با توجه فراواني ريشههاي سطحي و افقي ميبايست از شخم عميق در موستانها خودداري شود در خاكهاي سنگين رسي ريشهها به دليل نبود قابليت نفوذپذيري و تهويه گسترش ريشهها بيشتر در قسمتهاي سطحي خاك هستند و برعكس در خاكهاي سبك و شني ريشهها به عمق زمين نفوذ ميكنند.
در پاييز بعد از خزان شدن برگها چون حرارت خاك پايين ميآيد رشد ريشهها كنده شده و ريشههاي موئين و نازك خشك شده از بين ميروند. ولي ريشههاي قوي به رشد خود ادامه ميدهند در بهار ريشههاي موئين دوباره ظاهر شده و فعاليت خود را شروع مينمايند در اراضي شني و هرموسي ريشهها عمق بيشتري پيدا ميكنند و مقاومت به تنشهاي كم آبي و خشكي بيشتر ميشود و در اواخر تابستان مقدار زيادي اسيدهاي آمينه بهويژه ارجنين، اسيدسيتريك و نشاسته در بافتهاي ريشه ذخيره شده كه در سال بعد به تغذيه گياه ميرسند.
ساقه: ساقه مو خارج از خاك است و شاخه، برگ و جوانهها بر روي آن قرار دارند. در این محصول ابتدا ساقه اصلي بهوجود آمده سپس شاخه فرعي حاصل ميشوند. بستگي به نحوه خم دادن و تربيت مو اينگونه شاخهها گاهي بهصورت خوابيده در سطح خاك و حالت شاخه خزنده به خود ميگيرند و گاهي با استفاده از قيم به فرمهاي مختلف ايستاده و يا بهصورت پاچراغي تربيت ميكنند.
شاخهها: در انتهاي تنه كه ارتفاع آن از چند سانتيمتر به 2-1.5 متر ميرسد شاخههايي بهوجود ميآيد كه بعد از خزان شدن به آنها بازو هم ميگويند و هر سال با كوتاه كردن بازوها محصول را بر روي آنها تنظيم ميكنند.
شاخه عموماً گرد و باريك و دراز و در برخي ارقام پهن و صاف ديده ميشوند و ضخامت شاخه معمولاً 8 تا 30 ميليمتر متغير ميباشد. جوانهها بالاي دمبرگ و بر روي گرهها ايجاد ميشوند و هر جوانه داراي شاخ و برگ است. جوانههاي مو به دو دسته جوانههاي برگي و ميوهاي تقسيم ميشوند. جوانههاي برگي فقط بر روي آنها برگ تشكيل ميشود و اين جوانهها بارور نميشوند.
جوانه ميوه شامل شاخههاي اوليه كه داراي برگهاي اوليه و خوشههاي گل ميباشند. معمولاً پس از باز شدن اين جوانهها 3 تا 4 خوشه نيز بر روي شاخه ديده ميشود و خوشههاي گل برحسب رقم كاشته شده در كنار برگهاي سوم و چهارم و ششم قرار ميگيرند. لازم به ذكر است كه جوانههاي ميوه بر روي شاخههاي يكساله تشكيل ميشوند، بههرحال در هنگام هرس رعايت اين نكته كه جوانههاي بارور بايستي به اندازه كافي موجود باشند كاملاً ضروري است.
پيچك از لحاظ ساختمان مانند خوشه بوده و وظيفه آن اتصال شاخهها به قيم ميباشد. در بعضي ارقام پيچك عموماً دو شاخه و بعضاً سه شاخه ميباشد و در بعضي ارقام در مقابل هر برگ يك پيچك و در بعضي ديگر در برابر هر دو برگ يك پيچك وجود دارد.
برگ: برگهاي مو بر روي گرهها قرار داشته و در كنار هر كدام از آنها يك جوانه جانبي ديده ميشود و برگ در مو از دو قسمت دمبرگ و پهنك تشكيل شده كه دمبرگ اتصال برگ به شاخه را فراهم نموده و طول آن در ارقام مختلف از 2 تا 6 سانتيمتر متغير است. شكل برگها برحسب نوع پايههاي مو متفاوت ميباشد و برگهاي موجود روي يك پايه ممكن است با بريدگي عميق و كامل و يا بدون بريدگي باشند و تحقيقات بهعمل آمده نشان داده كه هر چقدر بريدگي برگها عميقتر و بيشتر باشد به همان اندازه غيرباروري آن شاخه و پايه بيشتر است. توصيه ميشود هنگام انتخاب بازو يا شاخه براي قلمه يا پيوند به اينگونه علايم توجه كافي شود.
گل: گلهاي مو كوچك و سبزرنگ بوده و گلهاي نر و ماده روي يك دم گل قرار دارند و از نظر علمي هرمافروديت (Hermaphrodite) ناميده ميشوند و داراي 5 كاسهبرگ خيلي كوچك و از 5 گلبرگ سبز روشن كه از پايين مجزا ولي از بالا به هم چسبيده هستند تشكيل يافتهاند و مانند سرپوشي مادگي و پرچمها را ميپوشانند كه در هنگام باز شدن گل كنده شده و ميافتند. گلها عموماً در گونههاي اروپايي در روي گرههاي چهارم يا پنجم ظاهر ميشوند در محلي كه پرچمها و گلبرگها به پايه چسبيدهاند برجستگي كوچكي به نام ديسك ديده ميشود كه محتوي مايع شيرين و معطر بوده كه در موقع باز شدن گلها عطر مخصوصي از خود ترشح مينمايد كه به نام نوش معروف است.
مادگي از دو كارپل بسته تشكيل شده و تخمدان دو خانهاي است هر خانه آن داراي دو تخمك يك كلاله كه مادگي در بالاي آن قرار دارد، در روي كلاله مايع لزج و چسبنده و مومي براي نگهداري دانه گرده و رويش آن وجود دارد.
ميوه: ميوه داراي 2 تا 3 تخم بوده كه پوست خارجي دانه استخواني و داراي آلبومن نيز ميباشد و ميوه برحسب انواع مختلف پايهها داراي اشكال كروي، بيضي، پهن و يا دراز و كشيده ميباشند و به رنگهاي مختلف خودنمايي ميكنند.
گل انگور از قسمتهاي زير تشكيل شده است:
- دم گل
- كاسبرگ
- گلبرگ
- پرچمها
- تخمدان يا برچهها
- تخمك
بر روي شاخههاي درخت دو نوع گل ديده ميشود گلهاي كامل و گلهاي ناقص. گل كامل گلي است كه تمام قسمتهاي فوق را داشته باشد ولي گل ناقص گلي است كه مادگي آن فاقد پرچم است و يا پرچم داشته ولي دانه گرده آن عقيم و قادر به تلقيح تخمك نميباشد مانند موهاي آمريكايي.
بوتههايي كه داراي گل ناقص ميباشند يك پايه هستند و يك نوع انگور آمريكايي كه دو پايه ميباشد بايد در كنار يك مو ماده يك بوته نر هم كاشته شود تا عمل لقاح انجام گيرد.
بعضي از پايههاي اروپايي مانند مادلين، انزوئين و شاسلا به علت ساختمان غيرطبيعي گلها به خوبي تلقيح نميشوند در اين صورت ميتوان از تلقيح مصنوعي استفاده كرد عموماً تلقيح مصنوعي در موهاي گلخانهاي و يا موهاي داربستي انجام ميدهند.
دورههاي مختلف زندگي مو
از ابتداي شروع دوره زندگي مو تا رسيدن ميوه و ريزش برگها بالاخره زمستان گذري برحسب انواع مختلف پايهها و آبوهواي منطقه بهطور متوسط از 150 تا 175 روز برحسب زودرسي بهطول ميانجامد.
- براي تشكيل برگها 75-72 روز
- براي تشكيل گلها 20 روز
- نمو حبهها 45-40 روز
- رسيده ميوه 50-48 روز
تقسيمبندي تجارتي انگور
امروز در دنيا انگور را به چهار گروه اصلي و يك گروه فرعي تقسيمبندي ميكنند كه عبارتند از:
- گروه ارقام روميزي براي تازهخوري
- گروه ارقام كشمشي
- گروه ارقام تهيه آب و كنسانتره
- گروه ارقام براي تهيه كنسرو
- گروه ارقام فرعي براي تهيه سركه
بهطور كلي در ايران حدود 250 رقم انگور گزارش شده كه اكثر آنها قابل خوردن يا قابل تبديل به فرآوردهاي صنعتي ميباشند. براي ارقام كشمشي سه رقم اصلي براي ارقام تازهخوري 12 رقم براي ارقام آب ميوه كه در آمريكا و اروپا و اخيراً در ايران نيز متداول شده است از چند رقم استفاده ميشود و براي صنايع كنسرو يك يا دو رقم بيشتر شناخته شده نميباشد.
انگور تازهخوري
اين گروه انگورها بسته به ريزي و درشتي خوشهها يعني به ريزي و درشتي حبهها و رنگ حبهها كه از سفيد، قرمز تا سياه متغير است مورد توجه مردم قرار ميگيرد. مزه انگور كه يكي از صفات مهم كيفي آن ميباشد با در نظر گرفتن درصد قند و اسيدها ممكن است كاملاً شيرين، ترش، كمي ترش و شيرين و يا تا حدي گس باشند. بيشتر مردم انگورهاي پرآب، ترد و تا حدي شيرين و بدون مزه گس را ترجيح ميدهند. با توجه به مراتب فوق مهمترين ارقام تازهخوري دنيا عبارتند از: موسكات، كاردتيان، پرلت، و چند رقم ديگر. در ايران ياقوتي، خليلي، عسكري، دانه قرمز و سفيد، فخري، ريش بابا، سيني، صاحبي، لعل سفيد و قرمز، قزلازوم از معروفيت بيشتري برخوردارند.
گروه ارقام كشمشي
انگور اين گروه بايد داراي بافت نرم، بدون هسته، گوشتدار، داراي طعم و مزه مطبوع و شيرين بوده و خيلي درشت و خيلي ريز برحسب نوع مصرف باشند در صنايع شيرينيپزي از نوع ريز و براي محصولات خشكبار و مصرف مستقيم بيشتر از دانه درشت استفاده ميشود.
در دنيا ارقامي كه براي كشمش استفاده ميشوند عبارتند از تامسون سيدلس (T. Seedless) كه در خاورميانه به نام سلطاني (Sultaniae) و در آفريقاي جنوبي و استراليا به نام سولتانا (Sultana) ناميده ميشود.
در ايران براي تهيه كشمش از رقم بيدانه قرمز و سفيد عسگري و بعضي ارقام دانهدار مانند پيكاني، دست ارچين، فخري، تبرزه و غيره استفاده ميشود.
گروه ارقام آب انگور
ارقامي كه براي آب انگور بهكار ميروند بايد داراي آب فراوان، طعم مطلوب با تانن كم و بهصورت يك نوشيدني مطبوع باشند. ارقام مناسب براي آب انگور بايد طعم و مزه پس از مراحل پاستوريزه و فيلتره كردن حفظ نمايند از مهمترين ارقام كه در آمريكا و اروپا براي آب انگور بهكار ميروند عبارتند (Asamon و Carigname) ميباشند.
در ايران ارقام پرآب مانند بيدانه سفيد و قرمز، انگور سياه كردستان و بعضي ارقام پرآب ديگر بدينمنظور بهكار ميروند.
ارقام كنسروي
در دنيا ارقام انگور مخلوط با ميوههاي ديگر كنسرو ميشوند و معمولاً از ارقام بيدانه كشمشي استفاده ميشود.
گروه ارقام تخميري
اين گروه بهمنظور استفاده در صنايع تخميري در اروپا، شمال و جنوب آفريقا و آمريكاي جنوبي انتخاب ميشوند و در ايران در صنايع تخميري براي تهيه الكل صنعتي، طبي و سركه از ارقام با كيفيت پايين استفاده مينمايند.
کاشت مو
آبوهواي مورد نياز مو: طول دوران رشد مو بين 6-5 ماه در سال بوده و در اين مدت به نور كافي و گرمايي در حدود 18 درجه سانتيگراد احتياج دارد. طول فصل رشد بيشتر ارقام انگور بين 170-157 روز است. سرماي پايينتر از 20 درجه زيرصفر و گرماي بالاتر از 42 درجه سانتيگراد براي انگور مضر ميباشد، دماي مطلوب براي رشد و نمود انگور در تابستان و بهار بين 10 تا 30 درجه سانتيگراد است و براي خواب زمستانه به سرماي كمتر از 7 درجه سانتيگراد بهمدت 2 تا 3 ماه نيازمند است.
تابش نور خورشيد به حد كافي عامل بسيار مؤثر در ارتقاع كيفيت ميوه انگور ميباشد از جوانهزني تا برداشت انگور ميبايد حداقل 1000 درجه سانتيگراد گرما را داشته باشد.
بهطور كلي مجموع درجات حرارت لازم در ارقام مختلف بهشرح ذيل است:
- براي انگورهاي پيشرس و خيلي پيشرس 1000-850 درجه
- براي انگورهاي نيمه پيشرس 1200-1000 درجه
- براي انگورهاي نيمه ديررس 1400-1200 درجه
- براي انگورهاي ديررس 1700-1400 درجه
- براي انگورهاي خيلي ديررس 2000-1700 درجه
در صورتيكه كمبودي در اين شاخصهاي حرارتي ايجاد شود نهتنها رسيدن چوب و ميوه تأمين نميشود بلكه به محصول سال بعد نيز خسارت وارد خواهد شد.
نور مورد نياز مو: تحقيقات نشان داده مو در نقاطي خوب رشد ميكند كه جمع ساعات آفتابي آنها در سال از 2400 تا 2500 ساعت تجاوز كند و يا حداقل 1400 تا 1500 ساعت آن در دوره رشد و نمو مصرف شده باشد.
رطوبت: احتياجات مو در قبال اين عامل برحسب مقدار آن در زمان رشد گياه تعيين ميشد. رطوبت نسبي هوا را بهوسيله دستگاه هيدرومتر اندازهگيري ميشود.
خاك مورد نياز مو: مو از گياهاني است كه با سيستم ريشهزايي قوي خود ميتواند مقادير متنابهي از خاك را دربرگرفته و به راحتي از آب و مواد غذايي آن استفاده كند و خاكهاي سبك و عميق با بافت يكنواخت، قابل نفوذ، غني و حاصلخيز، نتايج بسيار مطلوب بهدست ميدهند آهك و املاح خاك بايستي در سطح و در عمق خاك مورد بررسي قرار گيرد تاكهاي معمولي غيرپيوندي در خاكهاي آهكي بيشتر از تاكهاي پيوندي مقاومت نشان ميدهند.
تاكهايي كه در فلاتهاي مرتفع بهعمل ميآيند داراي قند كمتر و ترشي بيشتر بوده و برعكس تاكهايي كه در دامنههاي آفتابگير و يا دشتهاي گرم پرورش مييابند داراي قند بيشتر و ترشي كمتري ميباشند. بهطور كلي تپهها مناسبترين مكانهاي كشت مو هستند و يك نوع پناهگاه طبيعي در مقابل بادهاي سرد و يخبندانهاي زودرس پائيزه و ديررس بهاره بوده و تاكها را از سرما مصون و محفوظ نگه ميدارند. آبهاي تحتالارضي در عمق 1.5 الي 2 متر از سطح زمين ريشهها ميتوانند احتياجات آبي خود را به راحتي تأمين كنند.